محل تبلیغات شما



سلام دوستان!
بیشتر از 5 سال از آخرین نوشته من اینجا میگذره . باورش واقعا سخته! 

تو این مدت کلی اتفاقات تو زندگی من افتاده و کلی بالا و پایین شده . البته دروغ چرا کلا از خیلی جهات احساس میکنم آدم خوش شانسی تو زندگی هستم و بیشتر اتفاقات بالا بوده تا پایین 

ابنترنت نه تنها دنیا رو متحول کرده و جایگزین خیلی چیزها شده بلکه به سرعت خیلی بیشتری بچه های خودش رو میخوره و از رده خارج میکنه.  مثلا همین وبلاگ نویسی یه زمانی اصلی ترین بخش ارتباطات تو اینترنت برای ابراز نظرات و یا ارائه اطلاعات بود . بعد شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک اومد که تقریبا وبلاگها رو از رده خارج کرد. بعد اپهای موبایل اومدن که البته بیشتر شبکه ها مثل فیسبوک سریع اپ خودشون رو تولید کردن و از قافله جا نموندن ولی این اتفاق واسه وبلاگها نیفتاد.الان حتی به نظرم حداقل تو ایران شبکه های مثل تلگرام و اینستاگرام جای فیسبوک رو گرفته . خلاصه اینکه من واقعا فکر نمیکردم کسی هنوز به این وبلاگ مراجعه کنه حتی یه وقتی فکر میکردم احتمالا بلاگفا سرورهاش رو جمع کرده ولی دیدم نه هنوز انگار سرپاست. 

اگه احساس کنم هنوز یه عده ای استفاده میکنن یا نیاز به اطلاعات دارن کمابیش سر خواهم زد و در خدمت دوستان خواهم بود! یا شاید اینجا یه سری خاطرات از گذشته رو بنویسم . حالا ببینیم چی میشه 

سال نو همگی مبارکها باشه و با بهترین آرزوها 

 


سلام،

امروز کریسمس هستش و اینجا تعطیله تعطیل .و بالاخره من یه همتی کردم که یه پست به این وبلاگ اضافه کنم

اینجا کریسمس روز خانواده و دور هم بودن هستش با لباس رسمی و از این صحبت ها و سال نو روز دوستان و مشروب و خوشگذرانی. ما هم که اینجا تنها هستیم و از خانواده خبری نیست پس چی بهتر از نوشتن یه پست. البته شب رو مهمون یه دوست خوب هستیم :)

امروز در مورد مخارج زندگی در نروژ میخوام بنویسم البته بطور مشخص شهر استوانگر:

نروژ یکی از گرون ترین کشورهای دنیاست حتی آدم وقتی کشورهای دیگه اروپایی رو میره این تفاوت رو احساس میکنه از جمله سوئد . نروژیهای که نزدیک مرز سوئد هستن معمولا میرن از سوئد مایحتاجشون رو میخرن . به نظر من دلیل عمده گرونی نروژ سطح بالای زندگی همه مردم در نروژ هستش و اینکه دستمزدها اینجا بالاست . از اونجا که نروژ کشور سوسیالیستی هست تفاوت درآمد اقشار مختلف زیاد نیست یعنی یک مهندس و دکتر با یک فراش یا راننده تاکسی خیلی تفاوت درآمد ندارن از طرفی وقتی حقوق طرف میره بالا اینقد مالیات شدیدا بالا میره در نتیجه خیلی تفاوت ها زیاد نمیشه.

و اما بحث شیرین مخارج زندگی :

اجاره خونه:
هر جای دنیا که بری این اجاره خونه دنبالته J هیچ راه فراری هم ازش نیست . حداقل تو ایران خوبه آدم یه پول پیش میده ولی اینجا از این خبرها نیست . به نظر میرسه اجاره ها تو استوانگر تقریبا از همه جای نروژ( بجز بخش های از اسلو) گرون تر باشه دلیلش هم واضح هستش اینجا یک شهر نفتی با تعداد زیادی شرکت نفتی هستش و از طرفی به نظر میاد ساخت و ساز زیادی وجود نداده  در واقع تو این شهر تعداد خیلی کمی آپارتمان وجود داره ! و همه خونه های شیروانی چند طبقه هستن . به هر دلیل چند سال اخیر قیمت خونه و اجاره خیلی بالا رفته البته این خیلی با خیلی ایران خیلی فرق داره ( چه جمله ای گفتم ها) . اینجا هر سال 6و7 درصد قیمت خونه ها رفته بالا تو این چند ساله نه 50 و 60 درصد

به هر حال اینجا یک خونه  40 تا 50 متری رو میشه بین 8 تا 10 هزار کرون اجاره کرد . این یک قیمت میانگین هستش طبیعیه که ممکنه کمتر یا بیشتر پیدا شه و مواردی مثل زیرزمین بودن، طراحی، زیر شیرونی بودن، آپارتمان بودن یا خونه بودن و مسایل دیگه تو قیمت تاثیر بذاره . یک دو خوابه 60 تا 70 متری هم 12 تا 14.

نوع دیگه ای از اجاره هم اینجا خیلی رایج هستش و اون اینکه یک اتاق رو اجاره کنی . بعضی از این اتقاق ها شامل حموم و دستشویی هم میشن و فقط آشپزخونه مشترک دارن ولی قیمت همین اتاق ها هم زیر 5 هزار کرون نیست.

دانشجوها هم ماهی 2500 تا 3000 کرون و دانشجوهای متاهل حدود 4500 یا 5000 کرون در ماه اجاره خوابگاه میدن که واسه دانشجوهای مجرد شامل یک اتاق مستقل(بعضی خوابگاهها با حموم و دستشویی و بعضی حموم و دستشویی مشترک)  و آشپزخانه مشترک میشه 

هزینه آب و برق و گاز:
اینجا هزینه آب معمولا با صاحب خونه است در واقع از اونجایی که اینجا سرشار از آب و برف هستش قیمت آب خیلی پایین هست و خود صاحب خونه میپردازه از طرفی آب لوله کشی هم قابل آشامیدن هست و خیلی هم آب خوبیه.

گاز اینجا اصلا وجود نداره . به نظرم نروژ به بقیه کشورهای اروپایی گاز صادر میکنه ( مطمئا نیستم) در هر صورت اینجا همه چی با برق کار میکنه از آب گرمکن گرفته تا گاز و بخاری . و هزینه متوسط یک واحد بطور متوسط حدود 800 تا 1000 کرون در ماه هستش . سایت فین یکی از بهترین سایت های اینجا واسه پیدا کردن همه چی از جمله خونه هستش .

خورد و خوراک:

هزینه خورد و خوراک یک شخص بطور متوسط میشه گفت 2 تا 3 هزار کرون ماهیانه میشه که به نظرم کاملا به شخص بستگی داره ممکن هست کمتر و یا خیلی بیشتر هم بشه. اینجا از سوپری حسن آقا و حسین آقا خبری نیست . البته البته چند سوپری اینجا هست که ترک و کرد و ایرانی هستن  و خوراک های شرقی دارن و چند قصابی که عرب و فکر کنم ترک . معمولا همه چی هم توشون پیدا میشه از لوبیا و لپه گرفته تا قرمه سبزی خشک شده J . معمولا هم قیمت متوسط هر بسته بین 20 تا 30 کرون هستش.

مثلا سبزی های مختلف بسته ای 20 کرون . لوبیا و عدس و نخود و الی آخر بسته های نیم کیلوی 20 کرون  . حتی خیارشور یک و یک هم دارن J

فروشگاهای بزرگ اینجا شامل کوپ ، ریمی ، رما هزار ،کیوی ، ایکا .(بون پریس و منی و یوروشاب هم هستن) که من شخصا کوپ رو ترجیح میدم البته فکر کنم بیشترین فروشگاها رو کوپ داشته باشه . هر جا میری یه فروشگاه کوپ میبینی . خود کوپ هم انواع مختلف داره که با رنگ مشخص میشن از کوپ قرمز گرفته تا زرد و سبز. البته تو هر فروشگاهی ممکنه بتونی اجناسی ارزون تر از بقیه پیدا کنی ولی من راستش تو  این کار نه حوصله درام نه دقت . ولی آماری که من گرفتم کوپ تقریبا از همه ارزون تره و بهتره ، بعضی مواقع هم تخفیفاتی داره(و شاید هم رما هزار) . اینجا مواد غذایی که چند روز به تاریخ انقضاشون مونده نصف قیمت بفروش میرن که اینها هم گزینه های بدی نیستن

من اینجا لیست یک سری اقلام و قیمت هاشون(قیمت اجناس خوارکی اینجا واقعا متغیر هستش) رو میارم که صرفا دوستانی که میخوان یک دیدی داشته باشن :

نان : نونهای اینجا از اون نونهای مستطیلی(نه کاملا) هستن که من همیشه تو فیلمها دیدم  و با چاقو میبرن که قیمت یک نون از 17 تا 40 هستش . البته یک نوع هم هست 7 کرون که خیلی بدرد بخورد نیست . من هفته ای یک نون میگیرم معمولا 26و27 کرون.

گوشت : اینجا گوشت گوسفند از گاو خیلی ارزونتر هستش . گوشت گوسفند با استخون کیلوی 150 کرون که البته دوستانی که ذبح اسلامی میخوان چند قصابی هست که هم گوشت تازه دارن و هم ارزون فکر کنم کیلوی حدود 100 تا 120 میشه گرفت . گوشتش هم معمولا تازه است. ولی گوشت گاو کیلوی 300 تا 400 هستش . شخصا با گوشت خوک مشکلی ندارم ولی خیلی ارزون تر هستش ولی تا حالا نگرفتم چون خوشم نمیاد ولی کالباسش بد نیست . به نظرم ما ایرانیها چون عادت نداریم به بو و مزه اش زیاد باهاش حال نمیکنم

برنج: اینجا یک مرکز خرید خیلی بزرگ هست بنام کوادرات که یک ایرانی قدیمی با خانمش یک مغازه داره که بد نیست من برنج اونجا 5 کلیوی گرفتم 150 کرون. البته کوپ هم داره برنج یک کیلوی از 20 تا 30 کرون گرفته تا 60 کرون

میوه ها: کیوی دونه ای 5 کرون . پرتقال معمولا 15 کرون و سیب و گلابی حدود 20  و نارنگی 12 کرون

شیر: یک بسته 1 کیلوی حدود 20 کرون

آجیل: کیلوی 150 کرون

سیب زمینی و پیاز معمولا زیر 20 کرون

گوجه: الان 15 کرون ولی بعضی مواقع 35 کرون هم میشه

مربا : 30 کرون

پنیر : متفاوت از 20 تا 50 و 60 کرون ولی فیلادلفیا 25 کرون که پنیر بدی نیست

روغن : یک لیتری از 17 کرون هستش(مارک اکس ترا تا 40 و 50 کرون)

تخم مرغ: اینجا یک مارکی هست بنام ایکس ترا که قیمت هاش نسبت به بقیه ارزونتر هستش. یک نوع تخم مرغ تایی داره که من هم 30 کرون خریدم  ولی الان 40 کرون هستش و لی تخم مرغ 6 تایی هم هست 30 کرون

عسل : 350 گرمی 50 کرون

نوشابه : بزرگ کولا 21 کرون و کوچک 16 کرون

این قیمت ها هم کاملا متغیر هستن مثلا بعضی موقع میشه پرتقال کیلوی 30 کرون و یا 9 کرون . فقط بابت اطلاع دوستان :)

رفت و آمد:

اینجا سیستم اتوبوس واقعا عالی هستش . شما هر جا زندگی کنید به فاصله 2و3 دقیقه یک استگاه اتوبوس پیدا میکنید . بازه زمانی هم از 6و7 دقیقه تا نیم ساعت متغیر هستش که بستگی به مسیر داره . البته روزهای یک شنبه کمتر میشه و شنبه شب ها تا ساعت حدود 3 اتوبوس هست که ملت مست رو برسونه به خونه هاشون. پول بلیت اتوبوس 26 کرون هستش و تا یک ساعت اعتبار داره ولی اگه کسی روزانه از اتوبوس استفاده میکنه بهتره کارت بخره که حدود 600 کرون ماهیانه هزینه داره و واسه داشجوها نصف قیمت هستش . البته انواع دیگه کارت هست ولی من اطلاع درستی ندارم چون بدرد من نمیخوردن . اینم آدرس سایت شرکت اتوبوسرانی  کولومبوس 

تاکسیییییییییییییییییی بسیار گرون . یک مسیر کوتاه زیر 100 کرون نیست مثلا از خونه ما تا فرودگاه که زیر 20 دقیقه میشه حدود 500 کرون آب میخوره . البته واسه فرودگاه اتوبوس مخصوص هست که 90 کرون پول بلیتش هست. خلاصه اینکه هر کسی اینجا تاکسی نمیگره  ولی امروز کریسمس هستش و اولین باره که میبینم اتوبوس از ظهر به بعد نیست!!! و من جایی دعوتم و باید تاکسی بگیرم J))) کارم تمومه هاها

پوشاک:

لباس اینجا خیلی گرون هستش و ترجیحا اگه آدم دلیش چیزی رو بخواد باید خودش رو کنترل کنه و گرنه .

بعضی قیمت های حدودی : یک 100 کرون J)))  جوراب جفتی زیر 50 کرون نیست و پیرهن مردونه 300 و400 دیگه حداقلشه . پوتین زیر 700 پیدا نمیشه و کاپشن معمولی زیر 1000 نیست و پالتو زیر 1500 . خلاصه بد رقم گرون هستش  البته اینجا اجناس واقعا خوب و با کیفیت هستن و اگه جنسی مارک داشته باشه واقعی هستش و مارکش رو از بازار نخریدن بچسبونن J))  .

چند تا فروشگاه اینجا هست که از بقیه ارزونتر هستن یکی H&M  و دیگری Dress Man  که  البته اینها سراسر اروپا هستن . H&M به نظرم ارزونترین هستش و بعد Dress Man  البته من Dress man  رو ترجیح میدم کیفیت و تنوع اجناسش بیشتره و معمولا تخفیف داره همیشه  ولی اینها هم خیلی ارزون نیستن فقط نسبت به بقیه ارزون تر هستن

اماااااااااااااااااااا

خرید لباس رو باید گذاشت واسه فصل حراج:

اینجا 2 تا حراج هست یکی حراج تابستونه که ماه جون و جولای هستش و دیگری حراج زمستونه که بعد از کریسمس یعنی بزودی شروع میشه . اولش از 15 درصد شروع میشه و تا 70 درصد میره . اینجا دیگه ایران نیست که قیمت ها رو ببرن بالا بعد حراج کنن واقعا حراج میشه. و از همه بدتر Dress Man که خوب حراج میکنه و بعضی اجناس حتی کاپشن ها رو آخرش 100 کرون 70 کرون حراج میکنه. من حراج تابستونه بودم که واقعا عالی بود و چون داشتم میرفتم ایران کلی واسه خانواده خرید کردم . حالا باید ببینم حراج زمستونه چطور هستش!

سینما:
بلیت سینما اینجا 150 کرون هستش و سینمای 3 بعدی هم داره

رستوران :
نرید راحت !

خیلی گرون هستش اگه 2 نفره بری زیر 500 کرون پیاده نمیشی . یک پیتزای معمولی زیر 150 کرون نیست . و غذاهای معمولی هم همینطور

آرایشگاه:
آدم کچل کنه بهتره ولا با این نوناشون . اینجا آرایشگاه نروژی ها که خیلی گرونه زیر 500 تا نیست ولی خارجی ها که بیشترشون هم کرد هستن 200 تا 250 کرون میگیرن که کارشون هم بد نیست البته به پای آرایشگاهای تهران نمیسرن که 5 تومن یعنی 20 کرون میدادیم صفااااااااااا . البته الان فکر کنم با توجه به تورم شده خیلی گرون تر شده .

مخارج جانبی:

اگه تولدی ،دعوتی چیزی باشی زیر 200 کرون واسه کادو پیاده نمیشه J

بار و :

انگار استوانگر بهترین نایت لایف ها رو در نروژ داره ( میگن !)  ما که چیزی ندیدیم.

اینجا از استریب تیز و کازینو مازینو خبری نیست که نیست  . فقط بار و معمولی .

بارها معولا ورودی ندارن و ها از 30 تا 150 کرون ورودی دارن . ولی مشروب داخل خیلی گرون هستش ( البته نغوذ و بلا ما که نخوردیم شنیدیم ) یک لیوان آبجوی ناقابل 60 تا 70 کرون و هر چی مشروب سنگین تر میشه قیمت شدید میره بالا . مثلا یک پیک ودکا میزنه بالای 100 کرون.

چیز دیگه ای الان به ذهنم نمیرسه در ضمن جمع بندی با شما J)))

فقط یک نکته مهم : اینجا اگه کار کنی واقعا خیلی احساس نمیکنی که اجناس گرون هستن با توجه به حقوقی که میگیری ولی خدای نکرده اگه از ایران بیای و بخوای از جیب بخوری دهن محترمتون سرویس میشه


در مورد دانشجوها : یک دانشجوی مجرد اینجا بطور متوسط با توجه به اجاره خوابگاه و هزینه خورد و خوراک و هزینه های جانبی حداقل 6 هزار کرون در ماه احتیاج داره !

 

 


سلام

فلسفه نظر خصوصی در وبلاگ چی هستش به نظرتون!؟

شخصا با توجه به مشخصات نظر خصوصی فکر میکنم فلسفش اینه که طرف میخواد یه موضوعی رو به نویسنده بگه و نکته مهم تر اینکه منتظر جواب نباید باشه یا طرف باید ایمیل خودش رو گذاشته باشه تا نویسنده از طریق ایمیل جواب بده و مسله هم کاملا خصوصی و شخصی باشه. چون در هر صورت اگر نویسنده جواب هم بده و تایید هم بکنه باز نظر خصوصی نمایش داده نمیشه  نویسنده نظر خصوصی از جواب نویسنده وبلاگ با خبر نمیشه.(تا جایی که من میدونم مگه اینکه کسی به من راهی نشون بده که بشه جوابش رو به نویسنده نظر نشون داد)

دوستان زیادی سوالاتی پرسیدن که کاملا جنبه عمومی داره و میتونه واسه دیگران هم مفید باشه ولی متاسفانه بصورت خصوصی فرستادن که بعضی ها ایمیل هم نزاشتن که عجیب بنظر میرسه . 

اگر کسی نظر خصوصی داره من مشکلی ندارم و جواب میدم ولی از دوستان خواهش میکنم اگه مسله خصوصی نیست و یک درصد ممکنه بقیه هم ازش استفاده کنن نظراتشون ( که عموما سوالاتی در مورد کار گرفتن و مهاجرت به اینجاست) رو عمومی بزارن تا بقیه هم استفاده کنن.

با تشکر از دوستان خوف و نازی :)


عجب روزی بود وقتی خبردار شدیم که تو اسلو بمب تردن اینجا همه دوستان ایرانی و به نظرم  همه خارجی ها خیلی نگران شدند مخصوصا کسایی که از سرزمین های اسلامی تشیف آوردن(فرار کردن) .

خلاصه بعد از بمب گذاری و یه کشتار فجیع و بزدلانه که دل همه رو کباب کرد اولین اخبار حکایت از دستگیری یک شخص سفیدپوست( اول مشخصا نگفتن نروژی) میداد که عجیب بود!!!. ولی بعدا معلوم شد طرف یک موبور خوش تیپ نروژی مسیحی راست گرای افراطی نیونازی و ضد اسلام و چند فرهنگی هستش! هر چند کار مسلمین نبود خدا رو شکر ولی باز کار کار مذهب بود تا حدودی و کار یک طرفدار جناح راست محافظه کار که آدم خودبخود یاد جناح راست های محافظه کار خودمون میفته نه !!!( گروهی که با کشتن آدمها سعی در اعمال نظراتشون بر جامعه دارن)

کلا قضیه خیلی ناراحت کننده بود و دلخراش مخصوصا کشتار بچه ها تو جزیره که آمار فاجعه بار بود(حدود 80نفر)ولی خارجی های اینجا یک نفس راحت کشیدن چون اگه کار یک خارجی بود که وضعیت خیلی خیلی بد میشد . تصور کنید یک کشور کوچک و امن به شما کلی امکانات داده شما اینجوری جبران کنی! همین جوری خیلی از نروژی ها دید خوبی نسبت به خارجی مخصوصا پناهنده های سومالی و پاکستانی که مذهبی شدید هم هستن ندارن چه برسه به اینکه همچین اتفاق بی سابقه ای هم کار مسلمونها باشه.

جالبی قضیه به اینه که من با چند نفر از همکارها صحبت کردم که ببینم اونها چی میگن و همیشه با این جمله شروع میکردم که من فکر کردم کار مسلمونهاست و ما اینجا بدبخت میشیم و همه بدون استثنا تایید میکردن و میگفتن که آره آره همه فکر کردن کار مسلمونهاست( که صد البته حق دارن خدایش. ندارن!؟) و  تنها چیزی که میگفتن اینکه نروژ آدمهای دیوانه هم داره!

چند نکته تو این قضیه برام جالب بود

اول عکس العمل پلیس به کشتار جزیره که به نظر میاد خیلی افتضاح بوده  طرف بعد از 90 دقیقه از اولین شلیک دستگیر شده در حالیکه خیلی از بچه ها به پدر و مادرشون زنگ زدن و خبر دادن که اینجا تیراندازی هستش . جالبه که پلیس ادعا کرده که خدمه تنها هواپیمای پلیس نروژ در تعطیلات بودن!( اینجا تابستون فصل تعطیلاته و همه بدون استثنا 2 یا 3 هفته میرن تعطیلات ). خیلی عجیب بود که تو نروژ این اتفاق بیفته(البته شاید کسی بگه که چون جرم و جنایت نیست اینا فقط یک هواپیما دارن و خدمه هم رفتن تعطیلات ولی خوب این قابل قبول نیست واقعا) و نکته دیگه اینکه پلیس حتی واسه رسیدن به جزیره از قایق مردم معمولی استفاده کرده  و قایق خودشون یا خراب شده بوده یا یه نبوده نمیدونم). البته رومه ها انتقاد کردن و ریس پلیس توضیحاتی داد و نخست وزیر هم از انتقاد رومه ها تشکر کرد یعنی متهم نشدن به تخریب چهره پلیس خدمت گذار.

دوم همدردی مردم نروژ بود که در نوع خودش جالب بود تو هر شهری کلی آدم جمع شد و شمع روشن کردن و من دیدم نوشته ها و نقاشی های هم از طرف بچه ها کنار گلها و شمع ها بود که خیلی جالب بود و اینکه با گذشت این مدت هنوز من میبینم مردم گل میبرن و شمع روشن میکنن دم کلسای اینجا .ولی ولییییییییییی این همدردی باعث نشده که مردم از خوشی هاشون بزنن  اصلا همچین چیزی(عزاداری) معنی نداره اینم نکته ایه واسه خودش. 


فردا دهمین روزیه هستش که من اومدم نروژ!!!!!!! جدآ اصلا باورم نمیشه. چطور گذشت؟

امشب اولین شبی هستش که اومدم آپارتمان خودم تا امروز مهمون ریس محترم بودیم . چندین بار هم مسیرها رو بهم نشون داده که مبادا به دردسر بیفتم معمولا هم با ماشین خودش میرفتم سر کار و برمیگشتم 

و اما میخوام یه کم در مورد چیزهای که در مورد نروژ یاد گرفتم بگم در ضمن کلاس زبان نروژی ثبت نام کردم (از اونجا که ویزای من طوری هستش که بعد ۳ سال اقامت دایم بهم میدن باید این کلاس رو برم که شامل ۲۵۰ ساعت زبان و ۵۰ سال کلاس فرهنگی هستش. 

و اما کلاس فرهنگی تا اونجایی که من فهمیدم در مورد شیوه زندگی نروژی ها و مطالب اینجوری هستش ولی نکته حالب اینه آقای ریس میگفت تو این کلاس ها به پاکستانی ها و سومالی ها یاد میدن که نباید به زنها  کنن! یا اگه کسی چیزی به اسلام گفت نباید بکشنش !

جالب اینه که از اونجا که رفتارهاشون خیلی عجیبه کسی بهشون کار نمیده در نتیجه از پول مالیات مردم نروژ تغذیه میکنن و به نظر میاد مردم از این بابت ناراحت هستن .

هزینه این کلاس ها فکر کنم حدود  ۶ هزار کرون بشه یعنی حدود یک میلیون تومان .

به هر حال من منتظرم که کلاس شروع شه. احتمالا یک ماه دیگه (اول آوریل) ولی خودم شروع کردم چون واقعا لازمه . از اونجا که همه نوشته های خیابونها و مواد غذایی نروژی هستش خودم از اینکه این نوشته ها رو نمیفهمم عذاب میکشم.

و اما هزینه ها :

همه چی واسه ما ایرانیها خیلی خیلی گرونه . البته خونه که واقعا خیلی گرونه. یه مثال کوچلو این که یک نوشابه کوکاکولای 300 تومانی خودمون حدود 3000 تومانه ! به همین راحتی

آپارتمان من که البته تو مرکز شهره  با مساحت ۳۰ متر ۹۰۰۰ کرون که با قیمت امروز کرون حدود ۱ میلیون و هفتصد هزار خودمون میشه !!!!!!!! به همین راحتی ! عوضش تا محل کارم حدود یک کیلومتره که پیاده میرم و کلاس زبان هم همینطور ، به مراکز خرید و کافه بارها و ها و خلاصه به همه چی نزدیک هستش و فعلا واسه شروع خوبه .

 البته آپارتمان رو آقای رییس پولدار خرید همین هفته قبل! و مبله و تمام امکانات رو هم داره از جمله لباس شویی و ظرف شویی و حتی قابلمه و لیوان و قاشق ، چنگال ، خلاصه همه چی . هزینه اینترنت(۲۵۰ یا ۲۶۰ کرون)  و برق (۵۰۰ تا ۶۰۰ کرون) رو باید خودم بدم و مقدار کمی هزینه بیمه وسایل که اون میده انشالا . 

در ضمن خبر خوب به دوستانی که دانشجویی میان این که چند روز قبل رفتم خوابگاه دانشگاه پیش یک فیلیپینی که دوست شدیم جدیدآ. اون 2500 کرون میده واسه خوابگاه ، شامل یک اتاق واسه خودش و 2 تا اتاق واسه دو نفر دیگه با یک آشپزخانه پذیرایی که همه چی داره ، که میشه کمتر از 500 هزار تومان و صد البته با 5000 هزار کرون دیگه که یک میلیون میشه حدودا میتونه راحت زندگی کنه . البته من فکر میکنم (هنوز مطمین نیستم) با 3 تا 4 هزار کرون هم میشه ماهیانه راحت سر کرد.

فعلا

 

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دریافت ارزدیجیتال رایگان (دقت بیشتر)... آیا محیط مدرسه شاد ودلپذیر است ::. نفــــــــــــس عمیــــــــــق .::